قصه های معمولی

الان توی تاکسی نشستم و بعد  از یک هفته طولانی عجیب و خسته کننده ، بعد از گذروندن دو تا امتحان به غایت انرژی بر ، اومدم اینجا تا بنویسم.باید اعتراف کنم که  هیچ چیز به اندازه ی نوشتن منو اروم نمیکنه :) 

امتحان اولمون که یه افتضاح به تمام معنا بود :)) استاد هیچ جزوه یا منبع مشخصی نداشت و من مجبور شدم برای یه درس یه رفرنس کامل ، سرچ در اینترنت ، خوندن مقالات مختلف ، برگشتن به جزوات کارشناسی و خیلی کارای  دیگه رو هم انجام بدم و نهایتا از ۱۰ نمره ، ۵ نمره رو سفید بذارم که اتیشم میزنه وین قضیه :( 

امتحان دوممون که حجمش اونقدر زیاد بود که نرسیدم ۲۰ صفحه اخرشو بخونم و سر امتحان فقطططططط نوشتم. امیدوارم خراب نکرده باشمش که خیلی غصه میخورم .

توی هفته پیش دو روزی رفتم پیش مادربزرگ و پدربزرگم . روز دوم پدربزرگم حالش بد شد و رفت سی سی یو . مردیم و زنده شدیم. هر دفعه که زنگ میزدم حال پدربزرگمو بپرسم ، نفسمو توی سینه حبس میکردم و منتظر میموندم تا بگه خوبه . این انتظار های تلخ واقعا وحشتناکه . خداروشکر به خیر گذشت. 

در روز عشق ، سینگلی خیلی سخته :))) ولی دیدن زوج های جوون که توی کاافه ها نشستن و چشم هاشون پر از برق امیده ، خیلی قشنگه. همش با خودم میگم :" و تنها عشق ، و تنها عشق تو را به گرمی یک سیب میکند مانوس ..."

دلم یه خیال راحت ، یه حال خوب  و  یه خبر خوش میخواد!یعنی ممکنه تولدم اون خبر خوشی که باید بشنوم رو بشنوم؟ 

اهاااان. یه ماجرای با نمک دیگه . همیشه دوست داشتم بدونم این فالگیر ها چی میگن . من واقعا به فالگیر ها اعتقادی ندارم ولی همیشه دونستن اینده برام هیجان انگیز بوده . برای همین یه شماره گیر اوردم و رو هوا زنگ زدم ( اینکه قیمتش خیلی کم بود بی تاثیر نبود ) ولی به طرز عجیبی چند تاچیزی گفت که خب باید بگم کرک و پرم :))) و بر اساس پیش بینی شهناز جون ، تا حدود دو هفته اینا باید یه خبر خوش بشنوم :)) 


همین فعلا 

نظرات 4 + ارسال نظر
طیبه دوشنبه 27 بهمن 1399 ساعت 22:13 http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام عزیزم
۱- یعنی وبلاگ داشتی،یه مدت ننوشتی ، دوباره برگشتی.درسته؟ خب ، خوب کردی ، خیلی خوب کردی، آفرین
۲- یعنی تولدته؟ یعنی حدودا ۱۰ اسفندماه تولدته؟ به به یه اسفندماهی جذاب
تولدت پیشاپیش مبارک
۳- یعنی ۲۴ سالته؟؟ تو ۲۴ سالگی این وب رو ساختی؟ یا اولین وبلاگی که ساخته بودی اسمش همین بوده؟ مردم کنجکاوی
۴- یعنی دانشجوی دکترایی؟ ببخشید فکر کنم از دیشب تا امشب یادم رفته چه مقطعی دانشجویی، الان میرم یه دور دیگه به طور خلاصه می خونم
روز عشق فقط مال عشق های تعریف شده که نوشتی زوج های جوون نیست که
روز عشق مال سینگل ها هم هست، سینگل ها ، عشقی توی دلشون ندارن؟ لا بوی فرند؟ مهم نیست
لا مادر؟ لا پدر؟ لا مامان بزرگ، بابابزرگ،خواهرزاده برادرزاده؟ به جان خودم که اینا عشق ترن
من و شوهرم خیلی همدیگه رو دوس داریم ..خیلی زیااااد ولی بهت میگم عزیزم تا می تونی از سینگلی حالشو ببر
فکر کنم همه ی وبلاگت رو خوندم،خیلی از آشنایی باهات خوشحالم

سلامممم ، ممنون که بهم سر زدی :*
1. اره وبلاگ داشتم . از ده ، یازده سالگی مینوشتم :) این دور افتادن 4 ، 5 ساله انگاری اذیتم میکرد خیلی
2. ارههههه ، ششم تولدمه ، اسفند ماهی ها خیلی خوبن . تو متولد چه ماهی هستی طیبه جون ؟
3. من 6 اسفند 24 ام تموم میشه ، توی خیابون 24 ام زندگیم هستم :)) هفته دیگه میرم خیابون 25 ام
4. نه دانشجوی ترم اول ارشد که همین امروز ترم اولم تموممممم شد . اخیش :))
5. نه لا بوی فرندم :)) اره موافقم که انواع عشق داریم . ولی خب ولنتاین مخصوص اون عشقاس دیگه
وای چرا یه برادرزاده و خواهر زاده دارم که میمیرم براشون
6. خدا برای هم حفظتون کنههههههه ، کیف کردم :) عشقتون پایدار طیبه جون :****
مرسی عزیزمممم ،
لینکت کردم عزیزمممم :** منم خوش حالم باهات اشنا شدم

سینا یکشنبه 26 بهمن 1399 ساعت 18:49 http://sinadal.blogsky.com

سلام
ما تمام امتحانا رو غیر حضوری گذروندیم میگن ترم بعد حضوریه انگار؟
سلامت باشن انشالله
تولدت مبارک
یه بار یه فالگیره تو پارک اومد زل زد به پیشونیم و آیندمو گفت ( ولی چون لهجش عجیب بود چیزی نفهمیدم) بعدم ده تومن گرفت رفت

سلام
والا فعلا که چیزی نگفتن راجع به حضوری بودن. امیدوارم واقعا حضوری بشه
ممنونم ، من تولدم 6 اسفنده . هفته ی دیگه . شما اولین نفری هستید که بهم تبریک گفتید.رسما وارد 25 میشم.
ااا ، م خیلی بهش فکر میکنم که بتونم اینده رو ببینم . حتی حاضرم دوباره زندگیش کنم . ولی بدونم میگذره این سختیا :)

یاسی یکشنبه 26 بهمن 1399 ساعت 04:19

اخی..چقدر بخاطر بیماری پدربزرگت ناراحت شدم...خدارو شکر که بخیر گذشت..امیدوارم اون خبر خوب حتما بهت برسه و سال دیگه همین موقع بهترین کادوی والنتین رو از یارت دریافت کرده باشی...

وای یاسی جون کامنتت پر از انرژی مثبت بوووود ، حالم جا اومد اصلا :**

ربولی حسن کور شنبه 25 بهمن 1399 ساعت 21:49 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
امیدوارم توی امتحان نتایج خوبی بگیرین

خیلی ممنونم اقای دکتر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد