از هر دری سخنی ، شماره چهارم

اول. سلام از سال ۱۴۰۰ ، سال نوی همگی مبارک باشه ، برای هر کسی که وبلاگ منو میخونه سالی پر از حال خوب و دل خوش و سلامتی و خنده های بلند ارزو میکنم :) 


دوم. شاید باورتون نشه ولی جمعه شب_ ۲۹ اسفند _ لب تابم دیگه روشن نشد :)) یعنی گریم گرفته بود چون از سال دوم کارشناسی تمام اطلاعات و پروژه هام توی لب تابم بود به واسطه ی اینکه هارد نداشتم و خب باید بگم نشستم زار زار گریه کردم :))  اون وسط خانواده هم به جای همدردی میگفتن تقصیر خودته و فلان و باید بگم خونمو به جوش می اورد این مسئله! و موجب شد یه دعوایی هم اون وسط بکنم ! من همیشه اعتقاد دارم وقتی یه اتفاقی افتاده بهجای اینکه  دنبال مقصر بگردیم ، دنبال راه حل باشیم و این سرزنش کردن منو دیوانه میکنه.


سوم. امیدوارم اگه کسی منو اینجا میشناسه ، دیگه اینجارو نخونه و بذاره راحت حرفامو بزنم! یه خواستگار خوب داشتم که شرایطش خیلی مناسب بود و من باهاش خیلی احساس کانکشن باهاش میکردم ولی بعد صحبت ها  قرار شد بره با بابام صحبت کنه  و رفت شرکت بابام و غیب شد :)))) و بذارید اعتراف کنم که خیلی خورد توی حالم ، از این تنهایی خسته شدم ، دلم میخواد زندگیم یه تغییری کنه و خب چی بهتر از عشق ...


چهارم. خواهرم با دوستاش رفته مسافرت ، اون یکی برادرم هم میذاره از خونه میره و من تنهام کل عید رو :( از یه خانواده ۷ نفری موندیم من و بابا و مامان  و خیلی غم انگیزه برام و اون حس تنهایی رو بیشتر برام بیشتر تشدید میکنه ! یکی از بیرون مارو ببینه فکر نمیکنه انقدر زندگیمون مشکل داشته باشه !


پنجم. دیروز داشتم دنبال عینکم میگشتم و هر جایی رو فکر کنید گشتم و نبود که نبود  از اونجایی که تازگی n ‌تومن پول عینک داده بودم دیگه اگه بابام می فهمید کلمو میکند :)) دیگه از روی ناچاری زنگ زدم خواهرم و حدس بزنید چی ؟ خواهرزاده دوسالم  با خودش برده خونشون :| یعنی امنیت جانی و مالیم تو خونمون از بین رفته 


ششم.سریال schitt's creek  رو شروع کردم و خیلی خوشم اومده.طنزش رو خیلی پسندیدم ولی متاسفانه خیلی سخت پیدا میشه برای دانلود. من خودم از توی تلگرام دانلود میکنم و اگه اهل دیدن سیتکام هستید پیشنهاد میشه.


نظرات 5 + ارسال نظر
ربولی حسن کور سه‌شنبه 17 فروردین 1400 ساعت 19:13 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
مورد سومو نفهمیدم. از پدرتون نپرسیدین چی بینشون گذشته؟
اصلا شاید شانس آوردین که ناپدید شده و میخواسته بدبختتون کنه!
مطمئن باشین عشق به موقعش پیدا میشه عشق که زوری نمیشه خو!

حقیقتش اصلا دیگه به ما نگفتن که چه مشکلی بوده ، پدرم هم میگفت از نظر من مشکلی نبوده و حرفاشون بوی اختلاف نمیداد . نمیدونم خلاصه
بله بله عشق زوری نمیشه ، ولی خب ما جوونیم اقای دکتر دله دیگه میره یهو واسه یکی.‌‌..

یاسی پنج‌شنبه 5 فروردین 1400 ساعت 11:25

سلام کوچه جان
عیدت مبارک......امان از دست این کامپیوترها..فقط بلدن آدم رو قال بذارن..خوب دختر جان چرا بهت برمیخوره؟راست میگن باید همیشه احتمالات رو در نظر گرفت...خواستگاری که انقدر زود بزنه به چاک اصلا نمیشه روش حساب کرد..همون بهتر که رفت...چرا تو با خواهرت نرفتی مسافرت؟حالا خدا کنه خواهرزاده ت تا حالا عینکه رو خط و خش ننداخته باشه از فرط کوبیدن به در و دیوار...

وای یاسی جون نگوووو دیگه :))) بیا طرف منو بگیر
اخه خواهرم با دوستاش میرفت که من باهاشون معذب بودم خیلی
خداروشکر سالم تحویلش گرفتم :)))))

بهار پنج‌شنبه 5 فروردین 1400 ساعت 01:00 http://motevaledmahmehr00.blogfa.com/

عینک قشنگ من که خداتومن پولشو داده بودم دیروز دسته اش شکست

وای وای وای
واقعا تسلیت میگم

زری .. سه‌شنبه 3 فروردین 1400 ساعت 18:27 http://maneveshteh.blog.ir

سلام عیدت مبارک، برات سالی خوب و پر از آرامش آرزو میکنم:)

مرسی زری جون ، ممنون از ارزوهای قشنگت

سینا سه‌شنبه 3 فروردین 1400 ساعت 17:50 http://sinadal.blogsky.com

دوم ، دقیقن منم از این خصلت متنفرم ای کاش وقتی کمکی نمیتونیم بکنیم لا اقل ساکت باشیم
سوم ، امیدوارم عشق پاکی نصیبت شه

ممنونم سینا ، امیدوارم روزای خوب هم برای تو پیش بیان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد